پیشینه ی کاروانسرا در ایران:
کهن ترین شاهد درباره ی کاروانسراهای ایران کتاب تواریخ از هرودوت است.هرچند هیچ نوع شاهد مستقیمی از ساختمان کاروانسراها در عهد هخامنشی برجا نمانده است، اما هردوت از ۱۱۱ منزل گاه صحبت به میان می آورد که بین شوش (خوزستان) و سارد (واقع در ترکیه ی امروزی) ساخته شده بودند.
در دوره ی اشکانی توسعه ی راهها و ساخت ایستگاه های بین راهی به ویژه در مسیر شاهراه خراسان (جاده ی ابریشم) اهمیتی بیش از پیش یافت.به رغم وجود شواهد غیر مستقیم، متاسفانه از ساختار معماری کاروانسراهای عهد اشکانی چیزی باقی نمانده است ولی در مقایسه با دژها و شهرهای اشکانی که در دشت گرگان شناسایی گردیده اند می توان احتمال داد که کاروانسراهای آن زمان به صورت مربع مستطیل با مصالحی چون خشت و آجر بنا گردیده است.
پس از اسلام دو فعالیت تجارت و زیارت، موتور متحرکه ی احداث کاروانسرا گردید.هرچند حوقل و مسافرینی چون ناصرخسرو در نوشته های خود به برخی کاروانسراهای این دوره اشاره کرده اند.از جمله رباط چاهه یا ماهی در کنار جاده ی مشهد و سرخس که به شکل چهار ایوانی بنا گردیده است.
پس از ویرانی های مغول، فرهنگ ایرانی مجددا چون ققنوسی زیبا از زیر خاکستر نهب و نابودی به پا خواست.در عهد ایلخانی با هدایت صحیح ایرانیان دانشمندی چون خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، توجه به توسعه ی تجارت و اقتصاد، امنیت راه و ایجاد کاروانسرا فزونی یافت.
بدون شک عصر طلایی ایجاد کاروانسراهای ایران متعلق به دوره ی صفوی است.رونق تجارت داخلی و خارجی و اهمیت دادن به راه ها و شهرهای زیارتی باعث شد که کاروانسراهای زیادی در اینگونه جاده ها ساخته شود.
در زمان سلطنت شاه عباس، برای آسایش رهگذران و مسافران، زیيرات و همچنین رونق اقتصاد مملکت کاروانسراهای بسیاری به قول مشهور: ۹۹۹ باب در نقاط مختلف ایران ساختند که به کاروانسرای شاه عباسی معروف است.
در دوره های زندیه و افشاریه و قاجاریه در ساختار کاروانسراها تغییرات محسوسی اعمال نشد و همان تهرنگ چهار ایوانی را بازتاب می دهند.از دوره پهلوی به این سو با ورود اتومبیل و احداث جاده های جدید، راه های کهن و کاروانسراهای وابسته به آنها به تدریج رو به انزوا رفتند.
نویسنده سروناز روحانی